به نظر می‌رسد ارتباط با اینترنت قطع است.

اتصال دستگاه با اینترنت را بررسی کنید ...

تقوی، عبدالمحمد

استان کهگیلویه و بویراحمد

تقوی، عبدالمحمد

دفاع مقدسشهدا و اشخاصشهدای شاخص
استان کهگیلویه و بویراحمد
آخرین ویرایش: ۱۴۰۳/۱۰/۰۵ چاپ

تقوی،  سید عبدالمحمد (1 مهر ۱۳۴۳- 22 اسفند ۱۳۶۴) مجاهد، معلم و روحانی شهید.

شهید عبدالمحمد تقوی در خانواده‌ای مکتبی، متدین و اصیل در شهر سوق، از توابع شهرستان کهگیلویه، چشم به جهان گشود («عبدالمحمد ... »، بش). پدر ایشان، سید محمدیوسف تقوی و مادر او، بی‌بی‌جان دیربار بودند. شهید تقوی تا زمان شهادت مجرد بود و از خانواده‌ای برخوردار از فضائل اخلاقی، دیانت و روحیه ایثار نشئت گرفته بود. برادر ایشان، منصور تقوی نیز به فیض عظمای شهادت نائل آمد و بدین ترتیب، این خانواده دو شهید بزرگوار را در راه اسلام و انقلاب تقدیم کرده‌اند (زینی‌پور).

زادگاه این شهید والامقام، شهر سوق است که در فاصله ۱۳ کیلومتری شمال غربی شهر دهدشت قرار دارد. سوق از دیرباز یکی از مراکز مهم محلی به شمار می‌آمده و از نظر تاریخی و جغرافیایی اهمیت ویژه‌ای داشته است. دلیل نام‌گذاری «سوق» از واژۀ عربی آن گرفته شده که به معنای بازار است؛ زیرا در گذشته این منطقه، محل توقف کاروان‌ها، مبادله کالا، دادوستد عشایری و مسیر عبور کوچ‌نشینان بوده است. این امر، اهمیت اقتصادی و راهبردی سوق را در گذشته نشان می‌دهد. در منابع تاریخی، این منطقه گاهی با تلفظ «سوک» آمده که در گویش لری بویراحمدی، به معنای زمین خشک یا آفتاب‌سوخته است. این واژه ممکن است به دلیل تابش شدید آفتاب در تابستان یا کم‌آبی زمین‌های اطراف، برای نام‌گذاری منطقه به‌کار رفته باشد (زکی‌پور).

همچنین در برخی متون دوره قاجار، این منطقه با نام «سوغ» ذکر شده است که به‌احتمال‌زیاد با همان واژه «سوق» (به معنای محل تجارت) مرتبط است. اگرچه تأثیر زبان عربی در گویش‌های محلی استان کمرنگ است، اما برخی نام‌های جغرافیایی به دلیل تعاملات بازرگانی و عشایری به این واژگان شباهت یافته‌اند. در برخی تحلیل‌های زبان‌شناختی و مردم‌شناختی، احتمال ارتباط واژه «سوغ» با هدیه، پیشکش یا ارمغان در میان طوایف کوچ‌نشین و عشایری نیز مطرح شده است، چرا که در فرهنگ عشایری، ارسال «سوغ» به بزرگان ایلات و یا هدیه‌ای میان خانواده‌های قوم‌وخویش رواج داشته است (سیاهپور). همچنین نقل شده است که سوق نام یکی از طوایف بویراحمدی نیز بوده است که در این منطقه ساکن شده‌اند؛ همچون دیگر طوایف مانند «سواری» یا «سوقی» که نام خود را بر روستاها و مناطق اطراف گذارده‌اند. این نیز گواه دیگری بر جایگاه فرهنگی و تاریخی این منطقه در بستر جامعه عشایری استان است (زکی‌پور).

شهید عبدالمحمد تقوی تحصیلات رسمی خود را از سال ۱۳۴۸ ش در شهر سوق آغاز کرد و در سال ۱۳۵۳ ش با موفقیت دوره ابتدایی را به پایان رساند. او در همان سال وارد دوره راهنمایی شد و تا سال ۱۳۵۶ ش در مدرسه راهنمایی شهر سوق به تحصیل ادامه داد. سپس در سال ۱۳۵۷ ش تحصیلات متوسطه خود را در رشته اقتصاد اجتماعی در دبیرستان شهید رجایی دهدشت (که پیش‌تر با نام دبیرستان فردوسی شناخته می‌شد) آغاز کرد و موفق به گرفتن مدرک دیپلم در خرداد ۱۳۵۹ شد (تحقیقات ... ، بش).

پس از پایان دوران متوسطه، شهید تقوی مسیر جدیدی در زندگی علمی خود برگزید و به تحصیل علوم دینی روی آورد. او با انگیزه و علاقه فراوان راهی حوزه علمیه قم شد و در مدارس معتبری مانند مدرسه فیضیه، به فراگیری علوم اسلامی پرداخت. در ابتدا، دروس مقدماتی حوزوی از جمله صرف، نحو و منطق را با دقت آموخت و سپس وارد مرحله تحصیلات سطح شد و به مطالعه کتب رسائل و مکاسب پرداخت. همچنین، او در برخی جلسات درس خارج فقه نیز حضور می‌یافت و از اساتید برجسته بهره می‌برد. در کنار تحصیل، فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغی نیز انجام می‌داد، از جمله نامه‌نگاری برای رزمندگان جبهه‌ها و اعزام به مأموریت‌های تبلیغی در مناطق مختلف کشور (همان‌جا؛ تقوی، سید علی‌اکبر).

شهید عبدالمحمد تقوی همچنین در مسیر تربیت نسل جوان و ترویج فرهنگ دینی بسیار فعال بود. او از ۵ آبان ۱۳۶۰ تا ۵ خرداد ۱۳۶۱ در سِمَت مربی پرورشی حق‌التدریس در آموزشگاه راهنمایی نواب صفوی شهر سوق مشغول به خدمت شد. از دیگر فعالیت‌های فرهنگی او می‌توان به همکاری داوطلبانه و افتخاری با اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی اشاره کرد. در سال ۱۳۶۲ ش، او با راه‌اندازی کتابخانه‌های سیار، نقش مؤثری در گسترش فرهنگ مطالعه، آگاهی و کتاب‌خوانی در مناطق محروم و روستایی ایفا کرد (همان‌جاها).

شهید عبدالمحمد تقوی با تأسیس «کانون فرهنگی رشد» در شهر سوق، جمعی از جوانان پرشور و انقلابی این منطقه را گرد هم آورد و زمینه‌ای برای رشد فکری، دینی و فرهنگی آنان فراهم کرد. از جمله دستاوردهای این کانون، انتشار نشریاتی مانند «درس‌هایی از اخلاق اسلامی» و «راه حقیقت» بود که محتوای آن‌ها در میان جوانان استان‌های همجوار بازتاب گسترده‌ای داشت و همچون چراغ راهی برای مسیر فکری آنان عمل می‌کرد. همچنین نشریه «نماز وحدت» را منتشر می‌کرد که در آن، به اهمیت وحدت اسلامی می‌پرداخت؛ او نماز جماعت را فرصتی برای همدلی دانش‌آموزان، معلمان و اهالی محل می‌دانست و از آن به‌منزلۀ ابزاری تربیتی بهره می‌برد (زینی‌پور).

حلقه‌های تلاوت قرآن در مسجد محل، یکی از عرصه‌های دیگر فعالیت او بود. در این حلقه‌ها، تنها یک شرکت‌کننده نبود، بلکه صدای گرم و خالصانه‌اش هنگام قرائت دعاهایی چون دعای کمیل، دل‌ها را متأثر می‌ساخت و فضای معنوی خاصی به مجالس می‌بخشید. با بلندگوی دستی، از کوهپایه‌های سوق تا دورترین روستاهای کهگیلویه می‌رفت و پیام انقلاب اسلامی را چون بارانی از رحمت الهی بر دل‌های تشنه مردم نثار می‌کرد؛ به‌گونه‌ای که حتی بزرگ‌ترها نیز به شجاعت، شور انقلابی و اخلاص او غبطه می‌خوردند. در جلسات هیئات مذهبی نیز فعالانه حضور داشت و در برگزاری تعزیه‌های دانش‌آموزی نقش محوری ایفا می‌کرد. صحنه‌آرایی‌های هنرمندانه و پرشور او، نوجوانان را مجذوب حماسه عاشورا می‌ساخت و دل‌های پاک‌شان را با نام و راه امام حسین (ع) آشنا می‌کرد (همان‌جا).

شهید تقوی افزون بر فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغی، از قلمی توانا برخوردار بود و آثار مکتوب ارزشمندی از خود به‌جا گذاشت. از مهم‌ترین تألیفات وی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1. کتاب «خداشناسی»؛ اثری با زبان ساده و برهان‌های قوی که با تأیید آیت‌الله حائری شیرازی منتشر شد.

2. کتاب «اخلاق در پرتو ایمان»؛ اثری در باب رابطه ایمان و اخلاق که بخشی از آن را در زندان به نگارش درآورد.

3. کتاب‌های ناتمام او شامل «ذکرالله» (درباره دعا و عبادت)، «معادشناسی» (پاسخ به پرسش‌های جوانان درباره آخرت)، «از خود بیگانگی» (نقد مارکسیسم با تکیه بر آموزه‌های اسلامی) (جوشن).

ویژگی برجسته آثار شهید، زبان ساده، روان و قابل‌فهم برای عموم و نیز پیوند عمیق میان علم و عمل بود؛ چراکه آنچه می‌نوشت، خود در زندگی به آن پایبند بود. نوشتن در شرایط سخت، حتی در جبهه و زندان، گواهی روشن بر اراده خلل‌ناپذیر و ایمان او به رسالت فرهنگی خویش بود (همان‌جا).

در عرصۀ سیاست نیز، شهید تقوی سربازی بی‌ادعا در خط امام خمینی (ره) بود. با انحرافات فکری و عقیدتی – به‌ویژه جریان‌های چپ‌گرایانه – مقابله می‌کرد و در جلسات پرسش و پاسخ، با قدرت استدلال و ایمان عمیق خود، جوانان را به حقیقت دعوت می‌نمود. پاسخ‌های او برگرفته از باورهای عمیق دینی بود، نه صرفاً مطالب کتاب‌ها. او در کنار علما و مبارزان انقلابی، نه یک پیرو صرف، بلکه یک هم‌رزم متعهد بود؛ از آنان می‌آموخت و همان آموزه‌ها را با خلوص به نسل جدید منتقل می‌کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از سوی سپاه پاسداران در قالبِ مبلغ فرهنگی به مناطق بحرانی اعزام شد. در برخورد با توطئه‌های ضدانقلاب، با چشمانی تیزبین و تحلیل‌گر، راه را برای بصیرت و آگاهی مردم هموار می‌کرد (تقوی، سید علی‌اکبر).

در جریان تظاهرات دانش‌آموزی سال ۱۳۵۷ ش، او یکی از پیشگامان و رهبران میدان بود. در یکی از راهپیمایی‌ها، با فریاد بلند «الله‌اکبر» دیوار ترس را شکست و بسیاری از همکلاسی‌هایش را با خود همراه کرد. وقتی خبر می‌رسید که در یکی از روستاهای منطقه، گروه‌های منحرف در حال نشر شبهه و شایعه‌اند، بی‌درنگ با موتورسیکلت فرسوده‌اش به راه می‌افتاد تا با زبان منطق، رحمت و حکمت، اذهان مردم را روشن سازد و افکار عمومی را از تیرگی نجات دهد (همان‌جا).

شهید عبدالمحمد تقوی در تاریخ ۲۲ آبان ۱۳۶۴ در سِمَت نیروی رزمی ـ تبلیغی به جبهه‌های دفاع مقدس اعزام شد. او در تیپ فاطمه‌الزهرا (س) که از یگان‌های مردمی و بسیجی فعال در دوران جنگ تحمیلی بود، به خدمت پرداخت. تیپ فاطمه‌الزهرا (س) از یگان‌های وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج بود که بیشتر با حضور نیروهای داوطلب و مذهبی از مناطق کم‌برخوردار – مانند شهر سوق و دیگر مناطق کهگیلویه – شکل گرفت. این یگان در عملیات‌های مهمی همچون فتح‌المبین، بیت‌المقدس، خیبر و والفجر ۸ نقش‌آفرینی کرد و با روحیه ایثار، مقاومت و شهادت‌طلبی نیروهایش شناخته می‌شد. انتخاب نام این تیپ از حضرت زهرا (س)، نشانگر پیوند عمیق آن با فرهنگ فاطمی و روحیه جهادی برگرفته از سیره اهل‌بیت (ع) بود؛ ویژگی‌هایی که در شخصیت شهید تقوی نیز به‌وضوح دیده می‌شد (تحقیقات، بش).

شهید تقوی پیش از اعزام به منطقه عملیاتی، دوره‌های آموزشی نظامی خود را در منطقه هفت‌تپه، گردان آموزشی سیف‌الله* (رسول فعلی) با موفقیت پشت سر گذاشت و آموزش‌های رزمی و عقیدتی لازم را فرا گرفت (زینی‌پور). سرانجام، در جریان عملیات بزرگ والفجر ۸ در منطقه فاو که با هدف آزادسازی این منطقه راهبردی در جنوب کشور و عبور از اروندرود صورت گرفت، شهید عبدالمحمد تقوی در ۱۲ بهمن ۱۳۶۴ بر اثر اصابت ترکش به جمجمه، به فیض شهادت نائل آمد. این عملیات یکی از موفق‌ترین و پیچیده‌ترین عملیات‌های دوران دفاع مقدس بود که با عبور رزمندگان ایرانی از اروند، دشمن بعثی را غافلگیر کرد و ضربه‌ای سنگین به آن وارد ساخت. پیکر مطهر این شهید والامقام، پس از تشییعی باشکوه، در زادگاهش شهر سوق به خاک سپرده شد و مزار او زیارتگاه دل‌های دلبسته به راه ایثار و شهادت گشت (تحقیقات، بش).

شهید عبدالمحمد تقوی، از جمله رزمندگانی بود که ویژگی‌های اخلاقی، معنوی و رزمی را به‌صورت کم‌نظیری در وجود خود تلفیق کرده بود. او نه‌تنها در میدان نبرد فردی شجاع، آگاه و مسئولیت‌پذیر بود، بلکه با تسلط کامل بر تاکتیک‌های ویژه پیاده‌نظام و حضور دائم در خط مقدم عملیات، الگویی از ایمان عملی و جهاد علمی برای هم‌رزمانش محسوب می‌شد. از مهم‌ترین خصایص رزمی و اخلاقی شهید می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: تسلط کامل بر مهارت‌های نظامی و تاکتیک‌های پیاده‌نظام، شجاعت و حضور فعال در خط مقدم عملیات‌ها، ایمان عمیق و پیوند دائمی مبارزه نظامی با فعالیت‌های معنوی، انجام دقیق مأموریت‌های محوله با بالاترین سطح تعهد، نقش مؤثر در خنثی‌سازی تهدیدات موشکی دشمن، مشارکت در یکی از پیچیده‌ترین عملیات‌های دفاع مقدس (والفجر ۸)، الگوسازی برای دیگر رزمندگان در زمینه تلفیق علم، تقوا و جهاد (خاضع؛ «عبدالمحمد»، بش).

او از همان نوجوانی و در دل بحران‌ها و ناپایداری‌های زمانه، راه روشن حق را برگزید و با تبعیت عاشقانه از ولایت پیامبرگونه امام خمینی (ره)، خود را وقف اسلام و انقلاب کرد. بار تعهد معنوی و تکلیف الهی را نه‌تنها برای خود، بلکه برای خانواده، دوستان و آشنایان نیز به دوش می‌کشید و به الگوی مجسمی از زندگی مؤمنانه بدل شد. به تعبیر حجت‌الاسلام سید محمدیار خاضع، شهید تقوی شخصیتی بود که با وجود فشارهای اقتصادی و سختی‌های معیشتی، دل از دنیا بریده و با قلبی مملو از امید و اتصال به منابع فیاض معنوی، زندگی می‌کرد (همان‌جاها).

شهید عبدالمحمد تقوی از همان سال‌های ابتدایی تحصیل، هوش و پشتکار چشم‌گیری از خود نشان داد. او با موفقیت دوره ابتدایی را به پایان رساند و وارد مقطع راهنمایی شد. در همین دوره، با وجود سن کم، تصمیم گرفت اوقات فراغت به‌ویژه ایام تابستان را صرف کار و کمک به خانواده‌اش کند. این انتخاب نه‌تنها از روحیه مسئولیت‌پذیر او حکایت داشت، بلکه نشان‌دهنده شخصیت متعهد و مستقل او نیز بود. تقوی نوجوانی با وقار، کوشا و مورد احترام هم‌سالان خود بود؛ اما هیچ‌گاه نازپرورده نبود و هم‌زمان با تلاش در مسیر تحصیل و کار، در فعالیت‌های مذهبی نیز حضوری فعال داشت. وی همواره دوستان خود را به یاری دین اسلام، حضور در مراسم‌های مذهبی، شرکت در نماز جماعت و حرکت در مسیر نورانی اهل‌بیت (ع) دعوت می‌کرد (فرهنگ ... ، ذیل نام).

پس از پایان موفقیت‌آمیز دورۀ راهنمایی، بی‌درنگ وارد مقطع دبیرستان شد. دوران تحصیل دبیرستان او مقارن شد با اوج‌گیری انقلاب اسلامی ایران در سال‌های ۱۳۵۶-۱۳۵۷ ش. در این سال‌های پرالتهاب و سرنوشت‌ساز، نبوغ فکری و بینش سیاسی-دینی شهید عبدالمحمد تقوی به شکوفایی رسید. در همین دوران، او یکی از چهره‌های پیشتاز منطقه در مبارزه بر ضد نظام طاغوت و ظلم بود. با وجود سن کم، در سازمان‌دهی اعتراضات مردمی، پخش اعلامیه‌ها، تصاویر امام خمینی (ره) و آگاهی‌بخشی به روستاییان محروم نقش‌آفرینی می‌کرد. او با روحیۀ انقلابی و شور توحیدی، پا به میدان روشنگری گذاشت و در صف مقدم تبلیغ، بیداری و قیام مردمی قرار گرفت (همان).

شهید تقوی در همین سال‌ها با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دیگر نهادهای انقلابی همکاری می‌کرد و به‌واسطۀ بیان شیوا و ایمان راسخش، در برگزاری نماز جماعت، جلسات وحدت و سخنرانی‌های انقلابی مورد دعوت مردم و مسئولان قرار می‌گرفت. سخنرانی‌هایش که آمیخته با شور ایمان، فهم عمیق دینی و بصیرت سیاسی بود، موردتوجه خاص و عام قرار گرفته و در حافظه جمعی مردم سوق، همچنان ماندگار است. او نه‌تنها مروج آرمان‌های بلند انقلاب اسلامی بود، بلکه با همۀ وجود در میدان تبلیغ دین، اخلاق و توحید حضوری مؤثر داشت و در میان نسل جوان، الگویی روشن برای دینداری انقلابی به شمار می‌رفت (همان).

عبدالمحمد به جوانان عشق می‌ورزید و هرگاه در جلسات حضور می‌یافت، با سخنان شیرین و رفتار مهربانانه‌اش فضای دلنشینی به وجود می‌آورد. روزی در جریان یکی از سخنرانی‌هایش، جوانی عصبانی ناگهان سیم بلندگو را قطع کرد و موجب بهت و نگرانی جمعیت شد؛ اما عبدالمحمد با همان لبخند همیشگی، آرام و متین برخاست؛ نه عصبانی شد و نه توبیخ کرد. با کلامی نرم و دلنشین، خشم آن جوان را فرو نشاند و جلسه را به‌آرامی ادامه داد. فردای آن روز، همان جوان عصبانی با چشمانی پر از اشک نزد عبدالمحمد آمد، اما این بار نه برای اعتراض، بلکه برای عذرخواهی. او چنان تحت تأثیر اخلاق و رفتارش قرار گرفته بود که تبدیل به یکی از همراهان وفادار و فعال در امور فرهنگی گردید. عبدالمحمد به ما نشان داد که مهربانی و اخلاق اسلامی، قدرتی فراتر از زور دارد و می‌تواند حتی خشمگین‌ترین قلب‌ها را نیز تسخیر و آرام کند (تقوی، زیور).

مجید مهنایی، دوست نزدیک شهید عبدالمحمد تقوی، خاطره‌ای دلنشین از ایام دهه فجر سال ۱۳۵۹ ش بازگو می‌کند: در آستانه اولین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، گروهی از سخنرانان مأمور شدند تا شور و شعور انقلاب را در مناطق مختلف کشور زنده نگه دارند. عبدالمحمد در سِمَت مسئول گروه انتخاب شد، اما رویکردش با دیگران متفاوت بود. درحالی‌که دیگران بیشتر به شهرهای بزرگ می‌رفتند، عبدالمحمد تصمیم گرفت به روستاهای دورافتاده، حتی آن‌هایی که در دل کوه‌ها و مسیرهای سخت‌گذر قرار داشتند، سر بزند. چرا؟ چون معتقد بود «انقلاب مال همۀ مردمه، نه‌فقط شهرنشینان!» او با پای پیاده از روستایی به روستای دیگر می‌رفت، با چوپانان کوهستان درباره ارزش‌های انقلاب صحبت می‌کرد، برای کودکان روستا از آرمان‌های امام خمینی (ره) سخن می‌گفت و به سؤالات ساده اما عمیق مردم پاسخ می‌داد. نتیجه این تلاش‌ها بسیار ملموس بود: مردم مناطق محروم احساس کردند که کسی به فکرشان است و بسیاری از همان روستاییان بعدها به پایگاه‌های مستحکم انقلاب در منطقه تبدیل شدند. عبدالمحمد به ما آموخت که برای خدمت واقعی، باید دل به دل مردم داد، حتی اگر این مسیر به معنای پیمودن کیلومترها راه خاکی و دشوار کوهستانی باشد (بش).

بیست روز پیش از عملیات، عبدالمحمد با چهره‌ای متفاوت آمد و گفت: «در خواب دیدم در نماز جماعتی، همه به یک‌سو ایستاده‌اند، اما من و جوانی ناشناس به جهت مخالف نماز می‌خوانیم. وقتی پرسیدم او کیست، خودش را الله‌داد محمدی از گردان سیف‌الله* معرفی کرد». عبدالمحمد با دقتی عجیب چهره او را توصیف کرد و افزود: «به نظر می‌رسد در عملیات پیش رو، هر دوی ما به فیض شهادت نائل خواهیم شد». (تقوی، سید علی‌اکبر). در عملیات والفجر ۸ که با رمز مقدس «یا فاطمه زهرا (س)» در بیستم بهمن ۱۳۶۴ به‌منظور تصرف منطقه فاو، پیشروی به سمت ام‌القصر عراق و قطع ارتباط عراق با خلیج‌فارس انجام گرفت (شربتی و مرادپیری، ص ۱۲۲-۱۲۵)، عبدالمحمد پیشاپیش نیروها با شجاعتی کم‌نظیر می‌جنگید. ناگهان تانک دشمن به خاک‌ریز ما حمله کرد و انفجاری مهیب رخ داد که صحنه‌ای ماندگار در ذهن‌ها باقی گذاشت: پیکر مطهر عبدالمحمد از شدت انفجار به دونیم تقسیم شد و الله‌داد محمدی نیز در همان لحظه به شهادت رسیدند. چهره‌هایشان آرام و متبسم بود، گویی به ملکوت اعلا می‌نگرند. عملیات با پیروزی به پایان رسید، اما گردان دو گل سرسبد خود را از دست داد؛ همان‌گونه که عبدالمحمد پیش‌بینی کرده بود، او و الله‌داد هم‌پیمانان راه شهادت شدند (تقوی، سید علی‌اکبر).

در عملیاتی حدود ساعت یازده صبح نیروهای گردان به نزدیکی هدف یعنی پایگاه موشکی عراق در شهر فاو، رسیدند. چند تانک و گروهی از نیروهای پیاده عراقی به سمت مواضع آنان حرکت کردند. بنا به دستور فرمانده گردان، سید مجید کریمی، رزمندگان آماده مقابله شدند. در این میان، سید عبدالمحمد تقوی به همراه حسین رزمنده و چند نفر دیگر با آرپی‌جی به استقبال دشمن رفتند و با چند شلیک، نبردی کوتاه اما سرنوشت‌ساز را رقم زدند. در جریان این درگیری، سید عبدالمحمد تقوی، حسین رزمنده و محمد طالبی به شهادت رسیدند و گردان در اندوهی عمیق فرو رفت. در همان حال، محمد غفوری، یکی از رزمندگان، به‌شدت گریه می‌کرد. هم‌رزمش با برداشتن کلاه آهنی از سر خود، آن را جلو گرفت و با لحنی آرام گفت که مقداری از اخلاص خود را در آن بریزد. غفوری با نگاهی معنا‌دار پاسخ داد که اخلاصی ندارد؛ چرا که خداوند عبدالمحمد تقوی، اهل نماز، قرآن، کتاب و اخلاص را به شهادت رسانده، اما او که نه ظاهر شایسته‌ای دارد و نه مهارتی خاص، هنوز زنده مانده است. با حسرت ادامه داد که ای کاش خودش شهید می‌شد و تقوی در قید حیات می‌ماند. اندکی بعد، در همان عملیات، محمد غفوری نیز به شهادت رسید. هم‌رزمانش بر بالین پیکر بی‌جانش با خود زمزمه کردند که خداوند تنها یک روزنه کوچک در دل‌ها می‌جوید و اگر مهر خویش را در آن بنشاند، عاشق را بی‌درنگ به‌سوی خود می‌برد؛ و چنین شد که غفوری نیز به یاران شهیدش پیوست و نشان داد که در این مسیر، جای هیچ‌گونه تبعیضی وجود ندارد (بزرگمهرنژاد).

شهید حجت‌الاسلام عبدالمحمد تقوی از هوش سرشار، نبوغ فکری، تواضع، ادب و اخلاقی والا برخوردار بود و از همان آغاز جوانی، با خطابه‌های آتشین و سخنرانی‌های تأثیرگذار در منابر و نماز جمعه‌ها، به تبیین آرمان‌های انقلاب و معارف ناب دینی پرداخت. آنچه از این شهید بزرگوار در خاطره‌ها مانده، چشم‌اندازی نورانی از آینده‌ای است که او برای جوانان ترسیم می‌کرد (اندرزیان).

تلاش برای پرورش استعدادهای نهفته جوانان، جهاد علمی و تعالی فکری خود و دیگران، تبیین صحیح آرمان‌های انقلاب و احکام دینی و دفاعی سرسختانه و بی‌تزلزل از اسلام و ولایت از مهم‌ترین فعالیت‌های او بود. شهید تقوی الگوی کامل یک مرد مؤمن و راستگو بود که با قلم، قدم، جهاد و در نهایت شهادت، به عهد خود با خدا در عالم أَلَسْتُ (اعراف/7/172) وفا کرد و هرگز از راه حق روی برنتافت (اندرزیان).

شهید تقوی در چهار جبهه مقدس به مقام رفیع شهادت نائل آمد: جهاد اصغر: نبرد با دشمنان در دفاع مقدس؛ جهاد اوسط: پیکار با نفس و هوس‌های درونی؛ جهاد کبیر: مقابله با هجمه‌های فرهنگی و انحرافات فکری دشمن؛ جهاد اکبر: جنگ عقل و عشق برای رسیدن به قرب الهی. با ایثار جان و ریختن خون پاک خود، نه‌تنها پیروزی در این میدان‌های چهارگانه را رقم زد، بلکه الگویی جاودانه برای همه نسل‌ها شد تا با اقتدا به راهش، قله‌های سعادت و رستگاری را فتح کنند و از زنجیرهای دنیای پست رها شوند (همان‌جا).

مکتب شهید تقوی حاوی درس‌هایی ناب برای همۀ نسل‌ها به‌ویژه جوانان و روحانیون متعهد است: جهاد و شهادت: پرهیز از تنبلی و سستی و حرکت در مسیر مسئولیت‌پذیری؛ معرفت و محبت به ولایت: اطاعت آگاهانه از ولایت‌فقیه به‌منزلۀ قلّه تدبیر و عقلانیت اسلامی؛ وفاداری تا پای جان: پایبندی به عهد و پیمان با خدا و انقلاب حتی در سخت‌ترین شرایط؛ حریت و آزادگی: رهایی از تعلقات دنیوی و اسارت نفس اماره؛ حضور در خط مقدم: مقاومت در برابر دشمن و دفاع جانانه از اسلام و انقلاب؛ شجاعت و بصیرت: تشخیص دوست از دشمن و مقابله با فتنه‌های زمانه. شهید تقوی با نبوغ فکری و قلب هدایت‌یافته خویش دریافته بود که دشمنان اسلام پس از شکست در جنگ نظامی، به جنگ علمی و فرهنگی روی خواهند آورد. ازاین‌رو، با همکاری جوانان انقلابی، کانون اسلامی رشد را تأسیس کرد تا نسلی آگاه، بصیر و مقاوم پرورش دهد (همان‌جا).

روش شهید تقوی تنها سخنرانی نبود؛ او روستا به روستا و شهر به شهر می‌رفت، با جوانان جلسه می‌گذاشت، آنان را هدایت و استعدادهای نهفته‌شان را کشف و پرورش می‌داد. از همان ۱۷ سالگی با نوشتن کتاب «خداشناسی» تحت نظر آیت‌الله حائری شیرازی نشان داد که پایه همه علوم را شناخت خدا می‌داند (خداشناسی → خودشناسی) و مسیر علمی خود را بر سه محور اساسی بنا نهاد: ۱. خداشناسی و معادشناسی (اصول اعتقادی). 2. اخلاق و خودسازی (فریضه عادله) 3. احکام شرعی (سنت قائم) (همان‌جا).

در بخشی از وصیت‌نامۀ شهید آمده است: اکنون که صدای زنگ مرگ در گوشم طنین‌انداز شده است، قلم‌به‌دست گرفته‌ام تا در این فرصت اندک، آخرین سخنانم را به شما برادران و خواهران مؤمن تقدیم کنم. در حالی می‌نویسم که هر کس سلاحش را می‌آزماید و من نیز قلمم را بر کاغذ می‌سپارم. وصیت من به مسلمانان این است که بدانید در مکتب قرآن، سنت و عقل، آسایش و رفاه به‌تنهایی راه کمال نیستند؛ بلکه جهاد، صبر بر مصائب و شکرگزاری در سختی‌ها است که روح انسان را صیقل می‌دهد. مواهب الهی اگر با صبر، عبادت و اطاعت از خدا همراه نباشند، به بلایی تبدیل می‌شوند؛ اما اگر دل را به خدا بسپارید، حتی سختی‌ها و بلاها نیز نعمت خواهند شد. مصائب، اگر با بردباری و ذکر خدا همراه شوند، عامل تکامل روح‌اند. درخواست‌های من از شما از همۀ مردم، دوستان و روحانیون می‌خواهم که پس از من، دعای خیر را از یاد نبرند. برای خانواده‌ام نامه‌ای جداگانه نوشته‌ام که به آنان تقدیم خواهد شد. از شما می‌خواهم از سخنان لغو و مجالس بیهوده بپرهیزید و به‌جای آن، ذکر خدا را زنده نگه دارید (جوشن؛ تحقیقات، بش؛ زینی‌پور، ص ۱۸۷-188).

مزار این شهید بزرگوار در گلزار شهدای شهر سوق واقع شده است («عبدالمحمد»، بش). در راستای گرامیداشت یاد و نام شهدای والامقام و با هدف زنده نگه‌داشتن فرهنگ ایثار و شهادت، یکی از میادین اصلی شهر سوق به نام شهید سید عبدالمحمد تقوی، نام‌گذاری شده است (تقوی، زیور).

مآخذ: افزون بر قرآن کریم؛ اندرزیان، امرالله، (هم‌رزم و دوست شهید)، رضا التیامی‌نیا، ۲۵ تیر ۱۴۰۴؛ بزرگمهرنژاد، سید فتحعلی (هم‌رزم شهید)، (هم‌رزم و دوست شهید)، رضا التیامی‌نیا، ۲۵ تیر ۱۴۰۴؛ تحقیقات منتتشر نشدۀ شهید موجود در بنیاد شهید استان کهگیلویه و بویراحمد، یاسوج: ۱۳۸۷ ش؛ تقوی، زیور (خواهر شهید)، راضیه نعمت‌اللهی، ۲۰ اسفند ۱۴۰۲؛ تقوی، سید علی‌اکبر (هم‌رزم شهید)، راضیه نعمت‌اللهی، ۲۰ اسفند ۱۴۰۲؛ جوشن، مرضیه، «شهید اهل قلم استان کهگیلویه و بویراحمد را بیشتر بشناسیم»، (بارگذاری: ۲۶ خرداد ۱۴۰۲)، خبرگزاری دفاع مقدس، <defapress.ir> (دسترسی: ۱۹ مرداد ۱۴۰۴)؛ خاضع، سید محمدیار (هم‌رزم و دوست شهید)، رضا التیامی‌نیا، ۲۵ تیر ۱۴۰۴؛ زکی‌پور، ‌نعمت‌الله (عضو هیئت‌علمی دانشگاه یاسوج)، رضا التیامی‌نیا، ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴؛ زینی‌پور، مصطفی، شکوفه‌های ایمان، یاسوج: چویل، ۱۳۸۵ ش؛ سیاهپور، کشواد (عضو هیئت‌علمی دانشگاه یاسوج)، رضا التیامی نیا، ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴؛ «سید عبدالمحمد تقوی»، (بارگذاری: بی‌تا)، دانشنامه جهاد و شهادت <wikishahid.com>، (تاریخ دسترسی: ۱۹ مرداد ۱۴۰۴)؛ فرهنگ اعلام شهدا: استان کهگیلویه و بویراحمد، به کوشش دفتر پژوهش‌های فرهنگی معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثار گران، تهران: شاهد، ۱۳۹۲ ش؛ مرادپیری، هادی و مجتبی شربتی، آشنایی با علوم و معارف دفاع مقدس، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاه‌ها (سمت)، 1391 ش؛ مهنایی، مجید (هم‌رزم شهید)، راضیه نعمت‌اللهی، ۱۲ آذر ۱۴۰۲.


/ محمدمهدی روشنفکر، رضا التیامی نیا، راضیه نعمت‌اللهی /

تقوی، عبدالمحمد

شناسه مدخل۶۳۸۲۰۸
شناسه مقاله۱۸۴۹
استانکهگیلویه و بویراحمد
کارگروهدفاع مقدس
گروهشهدا و اشخاص
زیرگروهشهدای شاخص
ارجاعیخیر
جلد چاپیجلد اول
آخرین ویرایشچهارشنبه، ۱۴۰۳/۱۰/۰۵

دانشنامهٔ استانی دفاع مقدس



نمایش بیشتر